مردانی برای تمام فصول!

صالحی امیری در حالی به اتفاق آرا رئیس کمیته ملی المپیک شد که تا کنون پست‌های تخصصی بسیار زیادی را تجربه کرده است اما متخصص نبوده است، شاید صالحی امیری باهوش باشد اما بحث اینست که آیا بخش‌های تخصصی در کابینه و در رده‌های بالا نیازمند دقت بیشتر و استفاده بیشتر از متخصص‌های مرتبط نیستند؟ آیا کمیته المپیک متخصص خودش را لازم ندارد؟ وزارت ارشاد چطور؟ مدیریت و برنامه ریزی چطور؟
انتخابات هیات رییسه  و هیات اجرایی کمیته ملی المپیک در آکادمی ملی المپیک برگزار شد و رضا صالحی امیری عنوان ریاست کمیته ملی المپیک را برای چهارسال به دست آورد.
پست ریاست تنها دو کاندیدا داشت که محمود خسروی وفا کناره گیری کرد و رضا صالحی امیری تنها نامزد باقی مانده برای پست ریاست شد تا ریاستش قطعی شود.
پس از انصراف خسروی‌وفا، برای انتخاب رئیس رای گیری کتبی انجام نشد و فقط اعضای مجمع قیام کردند به این ترتیب صالحی امیری رئیس کمیته ملی المپیک شد یعنی همان گزینه ای که پیشترها برای وزارت در ورزش و جوانان رای اعتماد از مجلس نگرفته بود.


عدم راي اعتماد مجلس به دكتر صالحي اميري وزير پيشنهادي مجلس اتفاق تامل برانگيزي بود كه سبب شد تا وزارت ورزش به عنوان تنها وزارتخانه موجود در دولت يازدهم همچنان بلاتكليف بماند. اتفاقي كه واكنش گسترده اهالي ورزش را به همراه داشت. با اين وجود واكنش‌ها نسبت به عدم راي اعتماد مجلس به وزير پيشنهادي ورزش و جوانان به ويژه در بدنه وزارت ورزش در نوع خودش جالب توجه و البته بسيار تامل برانگيز بود و پرده از تحركاتي برداشت كه كاملا در خفا شكل گرفته بود!
در مجلس رای نیاورد،در مجمع قیام شد
چهار سال قبل بعد از اعلام آراء نمايندگان و منتفي شدن حضور صالحي اميري در رأس وزارت ورزش و جوانان، به شكرانه اين اتفاق در بخش‌هايي از اين وزارتخانه از جمله روابط عمومي، معاونت پارلماني و خبرگزاري وابسته به وزارت ورزش و جوانان شيريني و شكلات پخش شده بود که در نوع خود جالب توجه است اما اولین پرسش اینست که چطور کاندیدایی که برای وزارت ورزش رای نیاورده بود با قیام در مجمع و با کنار کشیدن دیگر کاندیداها به سادگی و با اکثریت آرا رای آورد و شد رئیس کمیته ملی المپیک؟
آیا کمیته ملی المپیک کمتر از وزارت ورزش است که اینهمه اختلاف میان آن رای‌ها و این رای‌ها وجود دارد؟
پرسش دوم اما اینست: آیا ورزش تخصصی نیست؟ پرسش سوم در پی پرسش دوم و اول اینست که چرا استفاده از مدیران چرخشی  که از دوره احمدی نژاد اوج گرفت آیا باید در دوره روحانی هم ادامه پیدا کند؟ به چند خط زیر توجه کنید:
سوابقی فوق العاده پراکنده و زیاد
سیدرضا صالحی امیری سوابقی از جمله معاون بررسی‌های استراتژیک وزارت اطلاعات در دولت خاتمی، رییس کمیته اجتماعی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، معاون فرهنگی و اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، سرپرست وزارت ورزش و جوانان دولت حسن روحانی، مشاور رییس‌جمهور و رییس سازمان اسناد و کتابخوانی ملی را در سوابق‌ مدیریتی‌اش دارد.
رئیس فعلی کمیته ملی المپیک پیش از این هم وزیر دوازدهم در وزارت ارشاد شده بود، رییس انجمن علمی مدیریت و برنامه‌ریزی فرهنگی در ایران، مدیریت و برنامه‌ریزی فرهنگی واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، مدیر مسئول فصلنامه مدیریت فرهنگی، مدیر مسئول فصلنامه فرهنگی راهبرد اجتماعی و فرهنگی هم بوده است.
صالحی امیری همچنین عضو کمیسیون فرهنگی دولت، عضو شورای اطلاع‌رسانی دولت، عضو شورای فرهنگ عمومی، عضو کمیته فرهنگ و تمدن ایران و اسلام، عضو هیات امنای خانه کتاب و رییس کمیته ملی حافظه جهانی (یونسکو) است.
حال پرسش سوم مهمتر از پرسش دوم و اول به نظر می‌رسد چرا باید در بخش ورزش در نقطه ای مرتفع از صالحی امیری استفاده کنیم در حالی که کلی مدیر ورزشی و یا ورزشکار مدیر داریم؟
متخصص موفق فقط یک تخصص دارد
من نویسنده در جوانی دبیر بودم، همان روزها که کورمال کورمال به دنبال شغل می‌گشتم، تدریس می‌کردم، روزی یکی از دبیران حرفه ای از من پرسید تو چه درس می‌دهی؟ به او گفتم شیمی، زیست شناسی، جبر و فیزیک. در پاسخ به من گفت تو دبیر متخصص نیستی و مطمئنا کارت فوق العاده نیست، آن روز به ایشان گفتم چرا این حرف را می‌زنید شما که کار تدریس من را ندیده‌اید؟ گفت می‌گویم چون می‌دانم  که یک متخصص و کاربلد از این شاخه به آن شاخه نمی‌پرد، متخصص یک تخصص ویژه دارد و آنقدر در آن توانا است که بازار کارش را در همان تخصص شکوفا می‌کند اما وقتی شما دبیر چند موضوع هستی نمی‌توانی متخصص باشی، شما رهگذری و در این راه نمی‌مانی.
همان هم شد، بنده حرفه نویسندگی را پیشه کردم و از دبیری خروج کردم. حالا به عنوان روزنامه نگار سوال می‌پرسم که صالحی امیری که از هوش ایشان زیاد شنیده ام، متخصص چیست؟ فرهنگ و ارشاد؟ مدیریت و برنامه نویسی؟ رئیس کتابخانه ملی؟ ورزش؟ المپیک؟
صالحی امیری متخصص چیست؟ همه چیز را بلد است؟ او یک همه کاره و همه فن حریف است؟ وزیر است برای پادشاه در شطرنج که به همه طرف می‌تواند برود و منعی ندارد؟با جناب صالحی امیری هیچ گونه عداوتی نداریم که هیچ بارها از توانایی‌های ایشان هم شنیده ایم و برای وی در کمیته ملی المپیک آرزوی موفقیت داریم و می‌دانیم موفقیت او در این کمیته موجب غرور یک ملت است بلکه بحث ما بر سر اصول است.
قیمه‌ها را می‌ریزیم درون ماست ها
در ورزشی که ورزشکارانمان را به شورای شهر می‌فرستیم تا شکست بخورند و رای نیاورند و بیرون بیایند، چرا از غیر ورزشی‌ها در کمیته تخصصی المپیک استفاده کنیم؟
دلیل ما برای این موضوع چیست که در هر بخش از متخصص‌ها استفاده نمی‌کنیم؟ چرا در کابینه بازیکن آزاد داریم که هر پستی خالی می‌شود می‌رویم سراغ وی؟ادله ما چیست که تا می‌توانیم با همه وجود قیمه‌ها را می‌ریزیم در ماست‌ها و از متخصصین در جایی به غیر از تخصصشان استفاده می‌کنیم تا وقتی کار را یاد گرفتند و در آن عرصه متخصص شدند، آنها را در دولت بعدی و طبق عرف نانوشته و غلط، کنار بگذاریم؟
از پلاسکو تا دکل نفتی
مگر کمیته ملی المپیک متخصص المپیک و مدیر ورزشی نمی‌خواهد؟ چرا سعی داریم از هر کسی در هر جایی استفاده کنیم منهای جای اصلی؟  صالحی امیری باهوش است، کاربلد است اما برای چند پست؟ برای کدام پست ها؟ رزومه این مدیر محترم واقعا پر است از ریزش قیمه‌ها درون ماست ها!
شاید او همه جا موفق بوده باشد، ما قضاوتی نداریم اما این را می‌دانیم که این مسیر خوب نیست چون همه صالحی امیری نمی‌شوند و معمولا خرابکاری‌های زیادی در پست‌ها انجام می‌دهند که از پلاسکو و آتشسوزی بگیرید تا گم شدن دکل نفتی و اشتباهات بسیار بزرگ را شامل می‌شوند.